شهدا سال 61 -زندگینامه شهید اکبر آسمند
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد اکبر آسمند »
آسمند عشق را به نشانی کوی لیلی زین کرده بود و به هوای عشق او میتاخت، جز وصال یار هوای دیگری در سر نداشت. اکبر آسمند فرزند علی، یکی از مشتاقان کوی عشق بود که سال ۱۳۴۳ در خانوادهای متدین و مذهبی در روستای حسنآباد از توابع بخش آباده دیده به جهان گشود. با مهربانی پدر و مادر رشد کرد و برای کسب دانش، تحصیلات ابتدائی را در دبستان حضرت سکینه (س) حسنآباد و تحصیلات راهنمایی را در مدرسه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد اکبر آسمند »
آسمند عشق را به نشانی کوی لیلی زین کرده بود و به هوای عشق او میتاخت، جز وصال یار هوای دیگری در سر نداشت. اکبر آسمند فرزند علی، یکی از مشتاقان کوی عشق بود که سال ۱۳۴۳ در خانوادهای متدین و مذهبی در روستای حسنآباد از توابع بخش آباده دیده به جهان گشود. با مهربانی پدر و مادر رشد کرد و برای کسب دانش، تحصیلات ابتدائی را در دبستان حضرت سکینه (س) حسنآباد و تحصیلات راهنمایی را در مدرسه...
شهدا سال 60 -وصیتنامه شهید زین العابدین دلداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد زين العابدين دلداري »
بسم الله الرحمن الرحیم بنام آنکه از اویم و تمام هستیم از آن اوست. هم اکنون که عازم جبهه دهلاویه هستم، برآن شدم با این حالی که میل باطنیم نبود، چند کلمهای نه به پدر و مادر تنها، بلکه به همه همفکران و همسنگران و پیروان راه توحید و تشیع سرخ علوی بگویم و آن اینست: شهادت آری، اسارت هرگز. پرچم خونین اسلام را بردارید و بیپروا از همه قدرتهای جبار جهانی جنایتکار، با سلاح ایمان بر آنها بتازید که...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد زين العابدين دلداري »
بسم الله الرحمن الرحیم بنام آنکه از اویم و تمام هستیم از آن اوست. هم اکنون که عازم جبهه دهلاویه هستم، برآن شدم با این حالی که میل باطنیم نبود، چند کلمهای نه به پدر و مادر تنها، بلکه به همه همفکران و همسنگران و پیروان راه توحید و تشیع سرخ علوی بگویم و آن اینست: شهادت آری، اسارت هرگز. پرچم خونین اسلام را بردارید و بیپروا از همه قدرتهای جبار جهانی جنایتکار، با سلاح ایمان بر آنها بتازید که...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید مجید محمدزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
آمد به برم شمع شهادت در دست در کلبه خاموش من آهسته نشست او سوخت، فرو رفت و بماند سردار منم که پیکرم اینجا هست بسوی خدا در حرکتیم، آی همه برادرانم، آی مادرم که چشمان خاکستریت در هنگام خداحافظی پر از اشک بود، آی خواهرم، بسوی عروج انسان، بسوی نور و بسوی کربلای حسینی در حرکتیم، آی برادران پاسدارم چه بگویم؟ ما میرویم تا زمین را از لوث مزدوران وکفار پاک کنیم. فردا جسدم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
آمد به برم شمع شهادت در دست در کلبه خاموش من آهسته نشست او سوخت، فرو رفت و بماند سردار منم که پیکرم اینجا هست بسوی خدا در حرکتیم، آی همه برادرانم، آی مادرم که چشمان خاکستریت در هنگام خداحافظی پر از اشک بود، آی خواهرم، بسوی عروج انسان، بسوی نور و بسوی کربلای حسینی در حرکتیم، آی برادران پاسدارم چه بگویم؟ ما میرویم تا زمین را از لوث مزدوران وکفار پاک کنیم. فردا جسدم...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید رمضان آفتابی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
روستای مشکان از توابع نیریز، در سال 1337 شاهد تولد کودکی بود که خانوادهاش بعد از گفتن اذان و اقامه به گوش وی، نامش را رمضان نهادند. گذشت فصلها یکی پس از دیگری، اورا چالاک و برومند کرد و برای کسب دانش راهی مدرسهاش نمود. دوره ابتدایی را در مدرسه جاماسب پشت سرگذاشت. نبودن مدارس سطوح بالا در روستا و مشکلات راهها برای رفت و آمد، دست به دست هم دادند و علیرغم شوق و اشتیاق فراوان، اورا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
روستای مشکان از توابع نیریز، در سال 1337 شاهد تولد کودکی بود که خانوادهاش بعد از گفتن اذان و اقامه به گوش وی، نامش را رمضان نهادند. گذشت فصلها یکی پس از دیگری، اورا چالاک و برومند کرد و برای کسب دانش راهی مدرسهاش نمود. دوره ابتدایی را در مدرسه جاماسب پشت سرگذاشت. نبودن مدارس سطوح بالا در روستا و مشکلات راهها برای رفت و آمد، دست به دست هم دادند و علیرغم شوق و اشتیاق فراوان، اورا...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید بیگ میرزا فریدونی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد بيگ ميرزا فريدوني »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص. خداوند آن مؤمنان راکه در صف جهاد، با کافران مانند سد آهنین پیکار میکنند، دوست میدارد. (سوره صف – آیه 3 ) بعد از شهادت به یکتایی خداوند متعال و رسالت محمد(ص) رسول و فرستاده خدا و شهادت به اینکه علی(ع) و یازده فرزندش جانشین بر حق پیغمبرند. اینجانب بیگ میرزا فریدونی داوطلبانه عازم جبهههای حق علیه باطل شدم تا با یزیدیان زمان بجنگم و به فرمان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد بيگ ميرزا فريدوني »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص. خداوند آن مؤمنان راکه در صف جهاد، با کافران مانند سد آهنین پیکار میکنند، دوست میدارد. (سوره صف – آیه 3 ) بعد از شهادت به یکتایی خداوند متعال و رسالت محمد(ص) رسول و فرستاده خدا و شهادت به اینکه علی(ع) و یازده فرزندش جانشین بر حق پیغمبرند. اینجانب بیگ میرزا فریدونی داوطلبانه عازم جبهههای حق علیه باطل شدم تا با یزیدیان زمان بجنگم و به فرمان...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید مرتضی مدلول
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي مدلول »
بسمالله الرحمن الرحیم ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. مپندارید کسانی که درراه خدا کشته میشوند، مردهاند؛ بلکه آنان زندهاند و نزد خدای خود روزی میخورند. با سلام و درود به پیشگاه امام عصر (عج) و نائب برحقش امام خمینی. با درود بیکران به شهیدان راه حق و آزادی که با نثار خون خود درخت برومند اسلام را آبیاری کردند. با سلام و درود بر مجروحین، معلولین و اسیران که هرکدام با اهدای خون خود،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي مدلول »
بسمالله الرحمن الرحیم ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. مپندارید کسانی که درراه خدا کشته میشوند، مردهاند؛ بلکه آنان زندهاند و نزد خدای خود روزی میخورند. با سلام و درود به پیشگاه امام عصر (عج) و نائب برحقش امام خمینی. با درود بیکران به شهیدان راه حق و آزادی که با نثار خون خود درخت برومند اسلام را آبیاری کردند. با سلام و درود بر مجروحین، معلولین و اسیران که هرکدام با اهدای خون خود،...
شهدا سال ۶۶ -وصیتنامه شهید غلامعلی فتحی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد غلامعلي فتحي »
بسمالله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. سپاس پروردگار مهربان را که مرا توفیق داد که به جبهه نبرد حق علیه باطل بروم و با کفار و مشرکین مبارزهای که در توانم است انجام بدهم و بهفرمان امام لبیک گویم و به یاری امام خمینی و یارانش برسم. سپاس یکتا معبودم را که مرا از بلیات زندگی نجات داد تا سرنوشت خود را با قلبی شوریده و روحی بس خوشحال به...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد غلامعلي فتحي »
بسمالله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. سپاس پروردگار مهربان را که مرا توفیق داد که به جبهه نبرد حق علیه باطل بروم و با کفار و مشرکین مبارزهای که در توانم است انجام بدهم و بهفرمان امام لبیک گویم و به یاری امام خمینی و یارانش برسم. سپاس یکتا معبودم را که مرا از بلیات زندگی نجات داد تا سرنوشت خود را با قلبی شوریده و روحی بس خوشحال به...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسین صبور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگینکمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچههایی که بوی اسپند میدهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نیریز میان خانوادهای باایمان،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگینکمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچههایی که بوی اسپند میدهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نیریز میان خانوادهای باایمان،...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید غلامرضا باقری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
غلامرضا، ۱۳۴۷/۳/۲ در لالهزار عشق همراه با شکفتن گلهای محمدی شکوفا شد و به دنیای خاکی لبخند زد. در روستای خواجه جمالی نیریز و در میان خانوادهای مذهبی و کشاورز سرود زندگی را زمزمه کرد. وی اولین فرزند خانواده بود که مهربانی و خوشرویی وی هیچگاه فراموششدنی نیست. دوره ابتدایی را در مدرسه وقار روستا گذراند. فوت زودهنگام پدر بار سنگین تأمین نیازمندی خانواده را به دوش او گذاشت و ناچار مدرسه را رها کرد و کار پدر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
غلامرضا، ۱۳۴۷/۳/۲ در لالهزار عشق همراه با شکفتن گلهای محمدی شکوفا شد و به دنیای خاکی لبخند زد. در روستای خواجه جمالی نیریز و در میان خانوادهای مذهبی و کشاورز سرود زندگی را زمزمه کرد. وی اولین فرزند خانواده بود که مهربانی و خوشرویی وی هیچگاه فراموششدنی نیست. دوره ابتدایی را در مدرسه وقار روستا گذراند. فوت زودهنگام پدر بار سنگین تأمین نیازمندی خانواده را به دوش او گذاشت و ناچار مدرسه را رها کرد و کار پدر...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید مهرگان لشنی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مهرگان، ۱۳۵۰/۳/۲۰ در آباده طشک نیریز، با آغاز زندگی، شادی و سرور را به میان خانواده متدین خود به ارمغان آورد. پس از سپری نمودن دوران کودکی وارد مدرسه شد و با موفقیت دوره ابتدایی و راهنمایی را پشت سر گذاشت. سپس دوره متوسطه را در دبیرستان آیتالله طالقانی آباده آغاز کرد. فروردینماه سال ۱۳۶۷ با شور و علاقهای خاص بهسوی میدانها نبرد حق علیه باطل رفت و پس از دو ماه نبرد دلاورانه، ۱۳۶۷/۳/۲۲ در عملیات بیتالمقدس...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مهرگان، ۱۳۵۰/۳/۲۰ در آباده طشک نیریز، با آغاز زندگی، شادی و سرور را به میان خانواده متدین خود به ارمغان آورد. پس از سپری نمودن دوران کودکی وارد مدرسه شد و با موفقیت دوره ابتدایی و راهنمایی را پشت سر گذاشت. سپس دوره متوسطه را در دبیرستان آیتالله طالقانی آباده آغاز کرد. فروردینماه سال ۱۳۶۷ با شور و علاقهای خاص بهسوی میدانها نبرد حق علیه باطل رفت و پس از دو ماه نبرد دلاورانه، ۱۳۶۷/۳/۲۲ در عملیات بیتالمقدس...